انداختن، عزل نمودن، خلع کردن، عزل کردن
dephase
دیافیز، دوفاز
دوست داری
انتقال، مرتب کردن، مستعد کردن، ترتیب کارها را معین کردن
آرزو کن
تخریب شده، عزل نمودن، خلع کردن، عزل کردن
سپرده گذاران
depose