أخْضَعَدیکشنری عربی به فارسیمقهور کرد , شکست داد , به زانو درآورد , وادار به تسليک کرد , مشمول گردانيد , زير پوشش برد , تحتِ… قرار داد , زيرِ … قرار داد (گذاشت) , مورد … قرار داد
houseدیکشنری انگلیسی به فارسیخانه، منزل، مسکن، جا، سرای، اهل خانه، جایگاه، خانقاه، اهل بیت، برج، محل سکنی، منزلگاه، نشیمن، منزل دادن، خانه نشین شدن، جا دادن، پناه دادن، منزل گرفتن