زوال عقلdementiaواژههای مصوب فرهنگستاناختلال مزمن فرایندهای روانی به علت بیماری عضوی مغز که با تغییر شخصیت و موقعیتناشناسی و اختلال در حافظه و داوری و اندیشه همراه است
دیوانگیدیکشنری فارسی به انگلیسیaberration, amok, daftness, dementia, derangement, insane, insanity, lunacy, madness, mania _, wackiness
زوال عقل دائم الکلزادalcohol-induced persisting dementia, alcoholic dementiaواژههای مصوب فرهنگستاناختلال در کارکردهای ذهنی ناشی از مصرف الکل که بهصورت نقایصِ شناختی، از جمله اختلال در حافظه و گفتار و حرکت و تواناییهای حسی، بروز میکند
زوال عقل دائم موادزادsubstance-induced persisting dementiaواژههای مصوب فرهنگستاننقایصِ شناختی ناشی از مصرف مداوم مواد، شامل اختلال حافظه و ناشناسایی و زبانپریشی و ناکنایی (apraxia)