تعریفdefinitionواژههای مصوب فرهنگستانبیان توصیفی یک مفهوم بهنحویکه آن را از مفهومهای مرتبط با آن متمایز میکند
سبک تعریفdefinition styleواژههای مصوب فرهنگستانرویکرد یا نوع زبانی که تهیهکنندگان فرهنگ، باتوجهبه گسترۀ فرهنگ و مخاطبهای آن، برای ارائۀ تعریفها برمیگزینند
چمدیکشنری فارسی به انگلیسیdefinition, drift, import, intent, meaning, sense, significance, signification, tenor