زرنبلجلغتنامه دهخدازرنبلج . [ زَ رَم ْ ب ُ ] (اِ) ریواس را گویند و آن میوه ای است خودرو و مشهور، بهترین آن نیشابوری باشد. سرد و خشک است در دویم . (برهان )(آنندراج ). ریواس و ریباس
زرنبهلغتنامه دهخدازرنبه . [ زُ رُم ْ ب َ / ب ِ ] (اِ) زرنبار.زرنباد. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به زرنباد شود.
زرنبلغتنامه دهخدازرنب . [ زَ ن َ ] (ع اِ) دوایی است خوشبوی ، مقوی و مفرح دل باشد و آنرا به فارسی سروترکستانی و به عربی رجل الجراد گویند چه شباهتی به پای ملخ دارد. (برهان ). گیاه