زریونلغتنامه دهخدازریون . [ زَ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) سبز و خرم را گویند. (برهان ) (از جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) : همیشه بار خدای
زریوندلغتنامه دهخدازریوند. [ زَ ری وَ ] (اِخ ) نام مبارزی است مازندرانی . (برهان ) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ رشیدی ) (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ). مبارزی بوده از مبارزان . (جهانگی