انتقال تماسcall transfer, CTواژههای مصوب فرهنگستانامکانی در سامانۀ ارتباطات تلفنی که کاربر از طریق آن میتواند با گرفتن شناسۀ خاصی تماس ورودی یا خروجی را به خط دیگری انتقال دهد متـ . انتقال برخوانی
زفونلغتنامه دهخدازفون . [ زَ ] (ع ص ) شترماده ٔ بسیار راننده و دفعکننده یا شترماده ٔ لنگان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
زفونیالغتنامه دهخدازفونیا. [ زَ ] (اِ) نام درختی است خاردار وآن نوعی از زقوم است . (برهان ) (آنندراج ). درخت زقوم و اکثر به قاف گفته اند. (فرهنگ رشیدی ) : دایه بود نگهبان جایی که