بسیاردرخطرcritically endangered, CR 1واژههای مصوب فرهنگستانآرایهای که مطابق با فهرست قرمز اتحادیة جهانی حفاظت به احتمال پنجاهدرصد ظرف پنج سال یا دو نسل منقرض میشود متـ . گونة بسیاردرخطر critical species
بیسیم شناساcognitive radio, CRواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دستگاه ارتباطی که فرستنده و گیرندة آن بهطور هوشمند کانالهای ارتباطیِ درحالاستفاده و بدون استفاده را شناسایی میکند و بهسرعت از کانالهای خالی برای ارسا
کارتخوان 1card reader, CR 2واژههای مصوب فرهنگستاننوعی افزارۀ الکترونیکی که دادههای انواع افزارههای ذخیرهسازی حافظهای قابلحمل را میخواند و انتقال میدهد
نسبت تراکمcompression ratio, CR 3, engine compression ratioواژههای مصوب فرهنگستاننسبت حجم کل سیلندر، هنگامیکه پیستون در نقطۀ مرگ پایین (bottom dead centre) قرار دارد، بـه حـجـم سیلندر، هنگامیکه پیستون در نقطۀ مرگ بالا (top dead centre) قرا
زقةلغتنامه دهخدازقة. [ زُق ْ ق َ ] (ع اِ) مرغی است کوچک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). مرغی است کوچک ، از مرغهای آبی . (از اقرب الموارد).
جوزقةلغتنامه دهخداجوزقة. [ ج َ زَ ق َ ] (معرب ، اِ) جوزغه . گوزغه . غوزه . گوزه . گرزک . غوزه ٔ بازشده ٔ پنبه ٔ رسمی که هنوز وش را از آن بیرون نیاورده باشند. کتو. (فرهنگ فارسی مع
جوزقلغتنامه دهخداجوزق . [ ج َ / جو زَ ] (معرب ، اِ) جوزق پنبه ؛ معرب کوزه ٔ پنبه ، غلاف پنبه که هنوزپنبه از آن برنیاورده باشند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). غوزه ٔ پنبه قبل از
جوزقلغتنامه دهخداجوزق . [ ج َ زَ ] (اِخ ) از نواحی نیشابور است . گروهی از محدثان بدان منسوب و به جوزقی معروفند. رجوع به معجم البلدان شود.
زقولغتنامه دهخدازقو. [ زَق ْوْ ] (ع مص ) بانگ کردن کوف . (تاج المصادر بیهقی ). بانگ کردن بوم نر. (آنندراج ) زُقاء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به زقاء شود.