coupledدیکشنری انگلیسی به فارسیهمراه با، جفت شدن، جفت کردن، وصل کردن، بهم بستن، پیوستن، جماع کردن، عمل امتزاج و جفت کردن
ترمیم رونویسیهمراهtranscription-coupled repair, TCR, transcription-couplednucleotide excision repair, TC-NER, transcription-coupled DNA repairواژههای مصوب فرهنگستانترمیمی که در هنگام رونویسی، در صورت مواجهة رنابسپاراز با آسیب دنا، فعال میشود
نوآوری دوسوcoupled innovationواژههای مصوب فرهنگستاناستفادة توأمان سازمان از نوآوریهای برونسو و درونسو
uncoupledدیکشنری انگلیسی به فارسیجدا کردن، رها کردن، از قلاده باز کردن، باز شدن، از حالت زوجی خارج کردن