commitsدیکشنری انگلیسی به فارسیمرتکب می شود، سپردن، مرتکب شدن، اعزام داشتن برای، متعهدبانجامامری نمودن
recommitsدیکشنری انگلیسی به فارسیمجبور می شود، دوباره مرتکب شدن، دوباره زندان کردن، دوباره به کیمسیون ارجاع کردن