پاکسازی 2clearance, CL, drug clearanceواژههای مصوب فرهنگستانپالایش خون از دارو یا ترکیبات دیگر از راه اندامهایی مانند کبد و کلیه
زمودنلغتنامه دهخدازمودن . [ زَ دَ ] (مص ) نقش و نگار کردن . (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (فرهنگ رشیدی ).نگار کردن . (شرفنامه ٔ منیری ). نقش کردن . (فره
آزمودنلغتنامه دهخداآزمودن . [ زْ / زِ دَ ] (مص ) تجربت . تجربه . امتحان . اختبار. (زوزنی ). ابتلا. تجریب . (دهار). آزمایش کردن . تدریب . بلاء. (ادیب نطنزی ). بلا. بلو. ابلا. تجریس
آزمودنفرهنگ انتشارات معین(دَ) (مص م .) 1 - امتحان کردن ، آزمایش کردن . 2 - تجربه کردن . 3 - سنجیدن . 4 - به کار بردن . 5 - ریاضت دادن .
آنیوندار کردنanationواژههای مصوب فرهنگستاننشاندن یک لیگاند آنیونی مانند _Cl به جای یک لیگاند بدون بار، مانند H2O ، در یک واکنش شیمیایی
کلرفرهنگ انتشارات معین(کُ لُ) [ فر. ] (اِ.) گازی است سمّی به رنگ زرد مایل به سبز با بوی تند و خفه کننده که در آب قابل حل است ، علامت شیمیایی آن CL است .