زنونلغتنامه دهخدازنون . [ زِ نُن ْ ] (اِخ ) الیائی ، از مردم اله . فیلسوف یونانی (490-430 ق . م .). وی شاگرد برمانیدس یا پارمنید بود و شیوه ٔ استدلال او را بکمال رسانید . وی ابت
زنونلغتنامه دهخدازنون . [ زِ نُن ْ ] (اِخ ) ایزوری . امپراتور روم شرقی (474-491 م .). وی در اصل از مردم ایزور و داماد لئون اول بود سپس با فرزند جوان او لئون دوم در امپراتوری شرک
زنونلغتنامه دهخدازنون . [ زِ نُن ْ ] (اِخ ) فیلسوف یونانی و پایه گذار مکتب رواقی است . وی در اواخر قرن چهارم ق . م . در سیتیوم بدنیا آمد و در آتن نزد فیلسوفان کلبی بتحصیل پرداخت
زنگنلغتنامه دهخدازنگن . [ زَ گ ِ ] (ص نسبی ) موی زنگن ؛ مجعد: شعر رجل ؛ موئی نه زنگن ونه شیو. (مهذب الاسماء، یادداشت بخط مرحوم دهخدا).