25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
circumvented
circumventing
circumvent
راوغ
محیلانه
finagled
بیشتر بدانید
cemeteries
سنگر مال
مَا مَنَعَکَ
رهگشا شدن
اسمی
ریز و خرد
جستوجوی دقیق
circumvents
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دور می زند، باحیله پیش دستی کردن، گیر انداختن
جستوجوی همآوا
circumvent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دور زدن، باحیله پیش دستی کردن، گیر انداختن