محیلانهفرهنگ مترادف و متضادتوام باحیله، حیلهگرانه، رندانه، زیرکانه، شیادانه، مکارانه، مزورانه، خدعهآمیز، مکرآمیز
محصلانهلغتنامه دهخدامحصلانه . [ م ُ ح َص ْ ص ِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) همچون محصلان . مانند شاگردان . || (اِمرکب ) قلق و خدمتانه . (ناظم الاطباء). اجرتی و مزدی که بفراهم آور