زهشلغتنامه دهخدازهش . [ زِ هَِ ] (اِمص ) عمل زهیدن . (فرهنگ فارسی معین ). زائیدن . زادن . زائیده شدن . تولد. اسم مصدر زهیدن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). زایش : به بالای سرو و ب
زهشguttation, sudation 2واژههای مصوب فرهنگستانخروج آب و مواد محلول از گیاه بهصورت مایع ازطریق روزنههای آبی متـ . تعریق 2
سیافرهنگ انتشارات معین[ انگ . ] (اِ.) نام انگلیسی «سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا» CIA که فعالیت های جاسوسی و اطلاعات آمریکا را در خارج به عهده دارد.