زانگهلغتنامه دهخدازانگه . [ گ َهَْ ] (مرکب از ز (مخفف از) + آن + گه (مخفف گاه ) مخفف زانگاه است . (آنندراج ).از آن وقت و پس از آن و از آن گاه . (ناظم الاطباء).
هوزانلغتنامه دهخداهوزان . (اِ) نرگس شکفته را گویند. (برهان ). آیا دگرگون شده ٔ کلمه ٔ موژان نیست ؟ (یادداشت مؤلف ).
هوزانفرهنگ نامها(تلفظ: huzān) نرگس شکفته . (دکتر معین در حاشیه برهان قاطع آورده است این واژه مصحف [تصحیف شده یا خطا شده در نوشته] کلمههای ' موژان ' و ' موجان ' میباشد ) .
شرقوزان حارّهایtropical easterlies, subtropical easterliesواژههای مصوب فرهنگستاناصطلاحی برای بادهای بسامان کمعمق با چینش قوی در راستای قائم