وارسی آغاز اجارهon-hire survey/ on hire surveyواژههای مصوب فرهنگستانوارسی وضعیت کلی کشتی در ابتدای دورۀ اجاره که یک بازرس مستقل آن را انجام میدهد
وارسی پایان اجارهoff-hire survey/ off hire surveyواژههای مصوب فرهنگستانوارسی کشتی پس از پایان دورۀ اجاره و در زمان تحویل به مالک کشتی برای مقایسۀ وضعیت کنونی آن با وضعیت آن در زمان اجاره
شرط خارجازاجارهoff-hire clause/ off hire clause, breakdown clauseواژههای مصوب فرهنگستانبندی در قراردادهای اجاره که چگونگی محاسبۀ مدتزمان خارجازاجاره را مشخص میکند
خارجازاجارهoff-hireواژههای مصوب فرهنگستانویژگی کشتی تحت اجارهای که اجارهکننده به دلیل عدم امکان استفاده از آن از پرداخت اجاره معاف میشود
دلشاددیکشنری فارسی به انگلیسیblithe, buoyant, cheerful, cheery, delighted, gemütlich, gladsome, jocund, jovial, joyous, merry, mirthful
سرحالدیکشنری فارسی به انگلیسیa, alive, animated, buoyant, cheery, ebullient, effervescent, euphoric, fresh, gamy, high-spirited, jaunty, jolly, perky, racy, spirited