زیدانلولغتنامه دهخدازیدانلو. [ زِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جیرستان است که در بخش باجگیران شهرستان قوچان واقع است و 163 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
زیدانلولغتنامه دهخدازیدانلو. [ زِ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهر کهنه است که در بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع است و 942 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
زیدانلو بالالغتنامه دهخدازیدانلو بالا. [ زِ ] (اِخ ) دهی از دهستان درونگر است که در بخش نوخندان شهرستان دره گز واقع است و 339 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
زیدانلو پایینلغتنامه دهخدازیدانلو پایین . [ زِ ] (اِخ ) دهی از دهستان درونگر است که در بخش نوخندان شهرستان دره گز واقع است و 410 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
زیدانلغتنامه دهخدازیدان . [ زَ ] (ع مص ) زاد زَیْداًو زیداً و زَیَداً و زَیداناً و زیادةً. رجوع به زیادة شود. (ناظم الاطباء). رجوع به زیادة و زید شود.
زیدانیلغتنامه دهخدازیدانی . [ زَ ] (ص نسبی ) منسوب است به صحراء زیدان که جایگاهی است در کوفه . (از الانساب سمعانی ). رجوع به زیدان و ماده ٔ بعد شود.
زیدالجمهورلغتنامه دهخدازیدالجمهور. [ زَ دُل ْ ج ُ ] (اِخ ) ابن سهل بن عمرو. او جد جاهلی بود و فرزندان وی بطنی از حمیرند. (از اعلام زرکلی ).