25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
cast
cast
cast around
throw off
cast-iron
sand cast
بیشتر بدانید
راکت
supercomputers
جمیس
غژنگ
vampirism
محمد ثانی
جستوجوی دقیق
cast-off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی کردن
جستوجوی همآوا
cast off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی کردن، دور انداختن
cast of characters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازیگران شخصیت ها
cost of capital
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هزینه سرمایه
cost-of-living benefit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزایای هزینه زندگی
cost-of-living index
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخص هزینه زندگی
بیشتر
۱۳٬۸۲۸ واژه همآوا
جستوجوی مشابه
cast off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی کردن، دور انداختن