canvassesدیکشنری انگلیسی به فارسیطوطی ها، پرده نقاشی، نقاشی، کرباس، پارچه مخصوص نقاشی، کف رینگ بوکس یا کشتی، الک یا غربال کردن، برای جمعاوری اراء فعالیت کردن
باریابfreight canvasserواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که به نیابت از خط کشتیرانی به جستوجوی بار برای حمل میپردازد