مرکز فشار 2centre of pressure 2, c.p.واژههای مصوب فرهنگستاننقطهای در ماهیوار که برایند نیروهای آئرودینامیکی بر آن وارد میشود
زَحِ وِلاگویش دزفولیبسیار خسته و کوفته ، دارای تنش های عصبی زیاد در یک زمان خاص، انجام کارهای بسیار زیاد وسخت
لَا تَحْزَنْفرهنگ واژگان قرآنغم مخور(حزن:اندوهي که بر دل سنگيني کند ، چه اندوه از امري که واقع شده ، و چه از آنکه بخواهد واقع شود)
لَا تَحْزَنَفرهنگ واژگان قرآنتا غم نخوری(حزن:اندوهي که بر دل سنگيني کند ، از امري واقع شده ، و چه از آنکه بخواهد واقع شود)
لَا تَحْزَنُواْفرهنگ واژگان قرآناندوهگين نشويد(حزن:اندوهي که بر دل سنگيني کند ، از امري واقع شده ، و چه از آنکه بخواهد واقع شود)
لَا تَحْزَنِيفرهنگ واژگان قرآنغم مخور(مؤنث)(حزن:اندوهي که بر دل سنگيني کند ، از امري واقع شده ، و چه از آنکه بخواهد واقع شود)
سی . پی . یوفرهنگ انتشارات معین[ انگ . ]C.P.U (اِ.) بخشی از کامپیوتر که فرمان ها را پرداخت و اجرا می کند، واحد پردازش مرکزی .
اوپکفرهنگ انتشارات معین(اُ پِ) [ انگ . O.P.E.C ] (اِ.)سازمان کشورهای صادرکنندة نفت با هدف ایجاد هماهنگی در سیاست نفتی .
قاعدۀ فازphase rule, Gibbs phase ruleواژههای مصوب فرهنگستانبرای هر سامانۀ تعادلی رابطۀ P + F = C + 2 برقرار است که در آن P تعداد فازهای مجزا و C تعداد اجزا و F درجۀ آزادی سامانه باشد