نقشنماfunction word, grammatical wordواژههای مصوب فرهنگستانواژهای عموماً بدون معنای واژگانی مشخص و دارای معنای دستوری که در جمله نقش نحوی یا ساختاری ندارد متـ . واژۀ نقشی
واژۀ نهایتاًدورهایeventually periodic word, ultimately periodic wordواژههای مصوب فرهنگستاندنبالهای از حروف که از مرتبهای به بعد، واژۀ دورهای باشد