چنگال، سرهم بندی کردن، سنبل کردن، ناشیگری، خطا کردن
مشغول
بوته
بگلت، بوق دو چرخه
مشروب، تامل کردن، رم کردن، کار سرم بندی کردن
بنگلادش، سرهم بندی، سرهم بندی کردن، سنبل کردن، ناشیگری، خطا کردن