شبیه سازی، سرهم بندی کردن، وزوز کردن، صدای زنبور کردن، اشتباهکاری کردن
وامبلد
خراب شده، سرهم بندی کردن، وزوز کردن، صدای زنبور کردن، اشتباهکاری کردن
bumbles، سرهم بندی کردن، وزوز کردن، صدای زنبور کردن، اشتباهکاری کردن
کلاغ
آه کشیدن
bumblebees
بدمبرها
خرگوش
خرگوش، زنبورعسل
bumblepuppy
bumble
blunder, bumble
bumble, slur, sugarcoat
bumble, goof, snafu
bumble, falter, stumble, trip