bracketدیکشنری انگلیسی به فارسیبراکت، پرانتز، کروشه، قلاب، بست، طاقچه دیوار کوب، این علامت، طاقچه عاریه، هلال یا دوبند گذاشتن
bracketدیکشنری انگلیسی به فارسیبراکت، پرانتز، کروشه، قلاب، بست، طاقچه دیوار کوب، این علامت، طاقچه عاریه، هلال یا دوبند گذاشتن
کروشهbracketواژههای مصوب فرهنگستاننمادی به شکل [] که هرگاه در طرفین یک عبارت ریاضی، که معمولاً متشکل از کمان است، قرار گیرد مقصود حاصل آن عبارت است متـ . قلاب
دستک پوشش ریل سومthird rail cover bracketواژههای مصوب فرهنگستانابزاری که پوشش ریل سوم بر روی آن آویخته نگه داشته میشود
بازۀ درآمدincome bracketواژههای مصوب فرهنگستانگروه یا دستهای از افراد که درآمد آنها در بازۀ مشخصی قرار میگیرد
پایة اهرم قلابuncoupling lever bracketواژههای مصوب فرهنگستانپایهای که تکیهگاه اهرم قلاب انتهای واگن است