مهمانبَرbellboy, bellhopواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که مهمانان را به اتاقهایشان هدایت میکند و حمل چمدانها و انتقال پیامهای آنها را بر عهده دارد
ولوبلغتنامه دهخداولوب . [ وُ ] (ع مص ) رسیدن و پیوستن هرچه باشد. || درآمدن در چیزی و شتافتن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ).