مانع خون مغزی
خون، نژاد، مزاج، نسبت، نیرو، خون گرفتن، خون جاریکردن
بطری، لکه، لک، بد نامی، لکه دار کردن یا شدن
بلوتوث
نفوذ
فنجان خون