25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
starved
hungriest
famish
famished
famishing
جائع
بیشتر بدانید
گرونده
جعفر
راتب افندی
assecution
قلم 2
ناخرسند کردن
جستوجوی دقیق
bistered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرسنگی
جستوجوی همآوا
bettered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهتر است، بهتر کردن، بهتر شدن، بهبودی یافتن
bitterhead
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تند تند
bittered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلخ
bitterest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلخ ترین، تلخ، تند، جگرسوز، تیز
bitterish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلخ
بیشتر
۳ واژه همآوا