biologicدیکشنری انگلیسی به فارسیبیولوژیک، زیستی، معرفت الحیات، وابسته بعلم حیات یا زندگی شناسی، بدست آمده از زیستشناسی عملی
غذای زیستیorganic food, biological food/ biologic foodواژههای مصوب فرهنگستانغذایی که در هیچیک از مراحل کاشت و پرورش و برداشت و فراوری اجزای آن از کودهای مصنوعی و مواد تنظیمکنندۀ رشد و پادزیستها و دیگر مواد ناساگار زیستی استفاده نمیشود
biologicدیکشنری انگلیسی به فارسیبیولوژیک، زیستی، معرفت الحیات، وابسته بعلم حیات یا زندگی شناسی، بدست آمده از زیستشناسی عملی
biologicدیکشنری انگلیسی به فارسیبیولوژیک، زیستی، معرفت الحیات، وابسته بعلم حیات یا زندگی شناسی، بدست آمده از زیستشناسی عملی