25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
اشپیختن
besprinkling
besprinkle
bestrews
bestrewing
pouring
بیشتر بدانید
postpathologic
اشر
court of assize
shatterbrained
که
نصراﷲ بغدادی
جستوجوی دقیق
besprinkles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
besprinkles، پاشیدن، ریختن، افشاندن