بستر
طناب Bedford
فیالفور؛ فوراً؛ بهزودی؛ بیدرنگ.
بیوفور
بفور. [ ب ِ ] (ق مرکب ) فی الفور و در حال و بزودی . (ناظم الاطباء). فوراً.
قبل از، قبل، پیشتر، در حضور، سابق، جلو، سابقا، پیش ازانکه، پیش، پیش از