پشتیبانگیری اَبریcloud backupواژههای مصوب فرهنگستانپشتیبانگیری از دادهها در افزارۀ ذخیرۀ شبکهای واقع در اَبر
پشتیبان 1backupواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای برای انتقال همه یا بخشی از نیروهای وارده در حین جوشکاری به قطعۀ کار یا برای جلوگیـری از سُر خوردن قطعات در حین فشار در جـوشکاری جـرقهای و جوشکاری چـا
الکترود پشتیبانbackup electrodeواژههای مصوب فرهنگستانالکترودی با سطح تماس بسیار برای تحمل نیروی جوشکاری
ذخیرهدیکشنری فارسی به انگلیسیbackup, supply, reserved, reserves, reservoir, standby, stockpile, store