خَم مغناطشmagnetization curve,B-H curve, normal magnetization curveواژههای مصوب فرهنگستاننمودار مغناطش یا القای مغناطیسی بهصورت تابعی از میدان مغناطیسی بهکاررفته برای یافتن پارامترهای مهم مادة مغناطیسی
سرپلbridgehead, BHواژههای مصوب فرهنگستانمنطقهای با فاصلۀ نسبتاً زیاد از کنارۀ رود در اراضی دشمن یا دشمن بالقوه که پس از تسخیر، عبور سربازان و تجهیزات را تسهیل میکند و نیز نقش پایگاهی را دارد که از
حس ذائقةلغتنامه دهخداحس ذائقة. [ ح ِ س س ِ ءِ ق ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ذوق . چشائی . قوه ٔ تمییز طعوم . یکی از حواس خمسه ٔ ظاهری . رجوع به حس شود.
ذائقةلغتنامه دهخداذائقة. [ ءِ ق َ ] (ع ص ) نعت فاعلی . تأنیث ذائق : کل نفس ذائقةالموت . (قرآن 185/3 و 35/21 و 57/29). || (اِ) حس ّ چشیدن . چشائی . چشش . قوه ای که جانوران بدان م
ذَائِقُواْفرهنگ واژگان قرآنچشنده ها (اصلش"ذَائِقُونَ "بوده که در جمله "إِنَّکُمْ لَذَائِقُواْ ﭐلْعَذَابِ ﭐلْأَلِيمِ " چون مضاف واقع شده نون آن حذف شده است)
حلقۀ عملگرهاring of operatorsواژههای مصوب فرهنگستانزیر جبر A از جبر (H) Bاز عملگرهای خطی کراندار بر روی یک فضای هیلبرت مختلط، بهطوریکه عملگر الحاقی هر عنصر A خود متعلق به A باشد و A در توپولوژی عملگری قوی در