حتیزیرلغتنامه دهخداحتیزیر. [ ] (اِخ ) ناحیتی است همه گرمسیر و درختان خرما دارد و در او هیچ شهر نیست و مردمانش سلاح ورز باشند. (نزهة القلوب ص 116 و 117). ناحیتی همه گرمسیر و درختان خرما و هیچ شهر ندارد و نزدیکی ولایت ایراهستان ا
اتجرلغتنامه دهخدااتجر. [ اَ ج َ ] (ع ن تف ) ماهرتر در تجارت . و منه : اتجرُ من عقرب . (و عقرب نام بازرگانی است ).