شفشفةلغتنامه دهخداشفشفة. [ ش َ ش َ ف َ ] (ع مص ) لرزیدن . || آمیخته شدن . || شاشیدن بول و مانند آن . || آمیخته شدن پشک گیاه را چنانکه بسوزد آنرا. || پراکندن دوا بر جراحت . (منتهی
شفشفلغتنامه دهخداشفشف . [ ش َ ش َ ] (اِ) شاخه ٔ کجواج درخت . (ناظم الاطباء) (از برهان ) (از آنندراج ). || ریشه ٔ درخت . (ناظم الاطباء). بیخ درخت را نیز گویند. (برهان ) (آنندراج
میترکدگویش اصفهانی تکیه ای: at(a)rake طاری: atterakka طامه ای: terake طرقی: atraka کشه ای: atteraka نطنزی: teraka