برآورد هزینۀ کل کارestimate at completionواژه‌های مصوب فرهنگستانبرآورد هزینۀ لازم برای اجرای گسترۀ کار اختـ . بَهَک EAC
اعلام هزینه در آغاز مکالمهcharging information at call set-up timeواژه‌های مصوب فرهنگستانخدماتی که اطلاعات مربوط به نرخ ارتباط را در ابتدای برقراری برخوانی در اختیار مشترک قرار دهد متـ . اعلام هزینه در آغاز برخوانی
اعلام هزینه در پایان تماسcharging information at the end of the callواژه‌های مصوب فرهنگستانخدماتی که اطلاعات مربوط به هزینۀ تماس را در پایان تماس در اختیار مشترک قرار دهد متـ . اعلام هزینه در پایان برخوانی
فن‌ورز هوشبریanesthesia technician, ATواژه‌های مصوب فرهنگستانفنورزی که مسئول آمادهسازی و نگهداری تجهیزات هوشبری و پشتیبانی فنی از متخصصان بیهوشی است
atدیکشنری انگلیسی به فارسیدر، ات، به، سر، بر، در نتیجه، نزدیک، بطرف، بنا بر، از قرار، بسوی، پهلوی، بر حسب، بقرار
شفةلغتنامه دهخداشفة. [ ش َ / ش ِ ف َ ] (ع اِ) لب ، و اصل آن شفوة یا شفهة بوده است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). لب . (ناظم الاطباء) (دهار). لب . تثنیه ، شفتان و شفتین . ج ، شِفا
شفةلغتنامه دهخداشفة. [ ش َف ْ / ش ِف ْ ف َ ] (ع مص ) مصدر به معنی شف [ ش َ / ش ِف ف ] .(ناظم الاطباء). افزون شدن . (منتهی الارب ). و رجوع به شف شود. || کم گردیدن (از اضداد است
کشفةلغتنامه دهخداکشفة. [ ک ُ ش ُ ف َ ] (ع اِ) موی پیشانی بالا رسته و برگشته . (منتهی الارب ). کَشَفَة.
بنت شفةلغتنامه دهخدابنت شفة. [ ب ِ ت ُ ش َ ف َ ] (ع اِ مرکب ) کلام . کلمه . (از المرصع). رجوع به بنت الشفة شود.
ذات شفةلغتنامه دهخداذات شفة. [ت ُ ش َف َ] (ع اِ مرکب ) کلمه : کلّمته فما رَد علی ّ ذات شفة؛ با وی گفتم و او یک کلمه پاسخ نکرد یا هیچ نگفت .
یاریگویش کرمانشاهکلهری: dasme:at/ me:at گورانی: dasme:at/ me:at سنجابی: dasme:at/ me:at کولیایی: dasme:at/ me:at زنگنه‌ای: dasme:at/ me:at جلالوندی: dasme:at/ me:at زوله‌ای: das
انداختگویش کرمانشاهکلهری: xes گورانی: xes سنجابی: xes کولیایی: xes زنگنه‌ای: xes جلالوندی: âyt/ âšt/ âžt زوله‌ای: ât/ âyt/ âžt کاکاوندی: ât/ âšt/ âžt هوزمانوندی: âyt/ âšt/ âžt
خط آرمانیideal lineواژه‌های مصوب فرهنگستانمجموعۀ همۀ نقطههای آرمانی که هریک متناظر با دستۀ مفروضی از خط‌های موازی است متـ . خط در بی‌نهایت line at infinity
نقطۀ آرمانیideal pointواژه‌های مصوب فرهنگستاندر هندسۀ تصویری، نقطهای فرضی در بی‌نهایت که همۀ خط‌های موازی با یک خط مفروض در آنجا یکدیگر را قطع می‌کنند متـ . نقطه در بی‌نهایت point at infinity
انداختگویش کرمانشاهکلهری: xes/ xest گورانی: xes/ xest سنجابی: xes/ xest کولیایی: axes/ axest زنگنه‌ای: xes/ xest جلالوندی: âšt زوله‌ای: ât/ âyt کاکاوندی: âšt هوزمانوندی: âšt