با تمام وجود
همه چیز
آلمچ
آلما
هلموش . [ هََ ] (اِ) ثمر مورْد. (از منتهی الارب ).
تقریبا، قریبا، بطور نزدیک
octophthalmous
باسیوفتالموس
هیدروفتالموس
podophthalmous
edriophthalmous