شتوتلغتنامه دهخداشتوت . [ ش ُ ] (ع ص ، اِ)پراکنده از مردم : و فی المجلس شتوت من الناس ؛ یعنی در مجلس پراکنده از مردمند که از یک قوم و قبیله نباشند. (از منتهی الارب ) (از اقرب ال
کشت تکانشیshake cultureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کشت در مایع که در ان با حرکت مداوم و هوادهی امکان رشد میکربهای هوازی فراهم میشود
گشت توافقیcustomized pre-formed tourواژههای مصوب فرهنگستانگشتی که در صورت عدم رضایت سرگروه از اجزای مندرج در دفترک گشت، با توافق گشتپرداز تغییراتی در آن داده میشود
گشت توجیهیorientation tourواژههای مصوب فرهنگستانگشتی کوتاه در ابتدای ورود گردشگران به شهر برای آشنایی آنها با وضعیت و امکانات موجود
بگوگویش خلخالاَسکِستانی: bâj دِروی: b.âj(ən) شالی: b.âj(ən) کَجَلی: bâ.hâj کَرنَقی: bâj کَرینی: bâj کُلوری: bâj(ən) گیلَوانی: bâj لِردی: bâj