شارش جرمیmass flowواژههای مصوب فرهنگستانمقدار جرمی از شاره که در مدتزمان معین از واحد سطح عبور میکند
آهنگ شارش جِرمیmass flow rateواژههای مصوب فرهنگستانجِرمی از ماده که در واحد زمان از سطح مشخصی میگذرد متـ . بده جِرمی
شارشکلغتنامه دهخداشارشک . [ رَ ] (اِ) بمعنی تیهو باشد و آن جانوری است مانند کبک لیکن کوچکتر از کبک است . (برهان قاطع). طیهوج است . (فهرست مخزن الادویه ). || بمعنی رباب نیز آمده ا