بالگرد شکاریattack helicopter, AHواژههای مصوب فرهنگستانبالگردی با طراحی ویژه که در آن انواع جنگافزار، بهمنظور تک و انهدام دشمن، به کار گرفته میشود
شاوللغتنامه دهخداشاول . [ وو ] (اِخ ) (مطلوب )شائول . اولین پادشاه اسرائیل فرزند قیس از سبطبن یامین . شخصی خوش منظر و نیکواندام و نجیب بود. روزی چندرأس از الاغهای پدرش مفقود گر
شاوللغتنامه دهخداشاول . [ وو ] (اِخ ) شائول . شاول بن شمعون است که از زوجه ٔ کنعانیه ٔ او بود. (سفر پیدایش 46، 10. سفر خروج 6: 15. سفر اعداد 26: 13 و اول تواریخ ایام 4: 24) (از
شاوللغتنامه دهخداشاول . [ وو ] (اِخ ) شائول . لاوی از بنی قهات است . (اول تواریخ ایام 6: 24) (از قاموس کتاب مقدس ). رجوع به قهات و نیز رجوع به لاوی شود.
شاوللغتنامه دهخداشاول . [ وو ] (اِخ ) شائول . نام پولس طرسوسی در زبان عبری باشد و او یکی از حواریان ممتازقبایل بود. (قاموس کتاب مقدس ). رجوع به پولس شود.
شاوللغتنامه دهخداشاول . [ وو ] (اِخ ) شائول . نام یکی از سلاطین ادوم است . (اول تواریخ ایام 1: 48 و 49. سفر پیدایش 36: 37) (قاموس کتاب مقدس ).
شاولهلغتنامه دهخداشاوله . [ وَ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان لاهیجان شهرستان مهاباد. دارای 452 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ نقده . محصول آن غلات ، توتون و حبوبات . شغل اهالی زراعت و
شائللغتنامه دهخداشائل . [ ءِ ] (ع ص ) ناقة شائل ؛ شتر ماده ٔ بی شیر دم برداشته جهت گشنی . (منتهی الارب ). ج ، شُوَّل ، شُیَّل ، شِیَّل ، شِوّال . (اقرب الموارد). || بردارنده و ب
شائلهلغتنامه دهخداشائله . [ ءِ ل َ ] (ع ص ) ماده شترکه شیر کم کرده باشد و هفت ماه بر حمل یا از نتاج آن گذشته باشد. ج ، شَول بر غیر قیاس . ج ج ، اشوال . || (اِ) پاره ای از گوسپندا