بالگرد شکاریattack helicopter, AHواژههای مصوب فرهنگستانبالگردی با طراحی ویژه که در آن انواع جنگافزار، بهمنظور تک و انهدام دشمن، به کار گرفته میشود
شاویلغتنامه دهخداشاوی . (اِخ ) ابوالقاسم بن دری . شاوی الاصل و ساکن مکناس از قراء و شاعر و نویسنده بود. در سال 1150 هَ . ق . درگذشت . از آثار اوست : حفظالامانی در شرح جعبری . شر
شاویلغتنامه دهخداشاوی . (اِخ ) سلیمان بن عبداﷲ شاوی عبیدی حمیری بغدادی . مردی ادیب و سیاستمدار بود. در بغداد بدنیا آمد و در سال 1209 هَ . ق . درگذشت . از آثار اوست : نظم القطر ا
شاویلغتنامه دهخداشاوی . [ ] (اِخ ) یحیی بن محمدبن محمدبن عبداﷲبن عیسی نابلی ، معروف به شاوی و ملقب به ابوزکریاء. از اهل جزایر و تحصیلاتش در آنجا بود و در سال 1030 هَ . ق . بدنیا
شاویلغتنامه دهخداشاوی . [ وی / وی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به شاء و آن لغتی است در شاة بمعنی گوسفند: رجل شاوی ؛ مردی گوسفنددار. (مهذب الاسماء). خداوند گوسپندان . (منتهی الارب ) (آن
شاجیلغتنامه دهخداشاجی . (اِخ ) ابن نمر حضرمی جاهلی است . توبةبن زرعةبن نمربن شاجی از فرزندان او است . فتح مصر را دریافته است . (منتهی الارب ) (تاج العروس ذیل ش ج و).
شاجیلغتنامه دهخداشاجی . (اِخ ) همان ابن سعد العشیره در نسب جعفیین است . (منتهی الارب ) (تاج العروس ذیل ش ج و).
شاویةلغتنامه دهخداشاویة. [ ] (اِخ ) نامی است که عرب به بربران ساکن کوه اوراس در الجزایر [ حدود صحراء ] داده اند. این قوم بعدها اسلام پذیرفتند ولی بسیاری از عادات دین قدیم خود را
عهدیهفرهنگ نامها(تلفظ: ahdiye) (عربی) (عهد + ایه (پسوند نسبت)) ، منسوب به عهد ؛ (به مجاز) زن هم پیمان ، زن پایبند به عهد و پیمان .