دوپیرشdouble agingواژههای مصوب فرهنگستانبهکارگیری دو عملیات پیرش متفاوت و متوالی برای واپایی رسوب حاصل از زمینۀ اَبَراشباع برای کسب خواص مطلوب
پیرسازیartificial agingواژههای مصوب فرهنگستانعملیات حرارتی آلیاژ در دمای نسبتاً بالا برای سرعت دادن به رسوب یک فاز یا یک جزء از محلول جامد اَبَراشباع متـ . پیرش مصنوعی
پیرش پلهایstep agingواژههای مصوب فرهنگستانپیرش در دو یا چند دمای متفاوت بدون سرد کردن تا دمای محیط پس از هر مرحله
پیرش شتابیافتهaccelerated agingواژههای مصوب فرهنگستانپیری زودرس یک ماده سریعتر از حالت معمول، هنگامی که تأثیر یک یا چند عامل از عوامل پیری بهصورت مصنوعی در شرایط آزمایشگاهی افزایش یافته باشد
سالخوردهدیکشنری فارسی به انگلیسیadvanced, aged, ageing, aging, ancient, antique, elderly, old, senescent, senior, timeworn
کهندیکشنری فارسی به انگلیسیage-old, ageing, aging, ancient, antique, archaic, fossil, hoary, old, olden, primitive
پیردیکشنری فارسی به انگلیسیadvanced, ancient, aged, ageing, aging, antediluvian, elder , elderly, senior, old, passé, superannuated, sage