شیرخوارگاهلغتنامه دهخداشیرخوارگاه . [ خوا / خا ] (اِ مرکب ) مؤسسه ٔ وابسته به دستگاههای شهرداری یا دولتی یا مؤسسات خیریه که برخی کودکان شیرخوار را در آن نگاهداری می کنند. دارالرضاعه
شیرخوارگاهفرهنگ انتشارات معین(خا) (اِمر.) مؤسسه ای که در آن از کودکان شیرخوار و بی سرپرست مراقبت می کنند.
شیرخوارگاهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمؤسسهای که در آنجا کودکان شیرخوار را نگهداری میکنند؛ دارالرضاعه.
شیرخوارلغتنامه دهخداشیرخوار. [ خوا / خا ] (نف مرکب ) طفلی که هنوز شیر می خورد. (ناظم الاطباء). رضیع. شیرخواره . شیرخور. کودکی که هنوز از پستان مادر شیر خورد. کودک خرد. (یادداشت مؤ