اقتصادهای پیشرفتهadvanced economiesواژههای مصوب فرهنگستاناصطلاحی که صندوق بینالمللی پول برای توصیف کشورهای توسعهیافته به کار میبرد، بیآنکه برای سطح محصول ناخالص ملی سرانه و همچنین میزان صنعتی شدن این کشورها معیار
پایگاه ردۀ جلوadvanced baseواژههای مصوب فرهنگستانپایگاهی در نزدیکی یا داخل منطقۀ عملیاتی که مأموریت اصلی آن پشتیبانی از عملیاتهای نظامی است
پایگاه عملیاتی ردۀ جلوadvanced operations baseواژههای مصوب فرهنگستاندر عملیاتهای ویژه، پایگاهی کوچک و موقتی در منطقۀ عملیات ویژۀ مشترک برای فرماندهی و مراقبت و احیاناً پشتیبانی آموزش یا پشتیبانی عملیات راهکنشی
پوسیدگی پیشرفتهadvanced decayواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای از پوسیدگی چوب که در آن چوب ازنظر ظاهر و خصوصیات و ترکیب آشکارا تغییر میکند و همراه با آن مقاومت خود را از دست میدهد
پیردیکشنری فارسی به انگلیسیadvanced, ancient, aged, ageing, aging, antediluvian, elder , elderly, senior, old, passé, superannuated, sage
پیشدیکشنری فارسی به انگلیسیadvanced, ago, ahead, along, before, fore, fore-, forward, front, last , lead, ob-, pro-, up , onward, previous, since
جلودیکشنری فارسی به انگلیسیadvanced, ahead, ante-, along, fore, fore-, forward, front, head, foreground, on, pre-, pro-, up , obverse, forth, first