25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
adjourned
اجل (مع الشد)
muclucs
mucluc
أزْجَأ
postpone
بیشتر بدانید
kiddy
بادیون دشت
گل شخ
خاقان ترک
shotweld
نستوه
جستوجوی دقیق
adjourning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متوقف کردن، موکول کردن، بوقت دیگر موکول کردن