شوریدگیدیکشنری فارسی به انگلیسیcrisis, deliriousness, delirium, distraction, excitement, ferment, flap, frenzied, heat, madness
شوریدگیلغتنامه دهخداشوریدگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی شوریده . اضطراب و پریشانی و آشفتگی . (ناظم الاطباء). بی آرامی . اختلاط. تشویش . تشوش . (یادداشت مؤلف ).- شوریدگی در
شوریدگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ی، شیفتگی، مجذوبیت، عشق مفرط، خشم زیاد، آشفتگی، وجد، هذیان، سرسام، اشتعال، تحیر، حیرانی پریشانی، اختلال حواس، گیجی، وقفۀ ذهنی، سرگشتگی خلسه
ریدک خوش آوازلغتنامه دهخداریدک خوش آواز. [ دَ ک ِ خوَش ْ / خُش ْ ] (اِخ ) ریدک خوش آرزوگ . یکی از دهقان زادگان به روزگار پرویز و او داناترین مردم عصر خود بالذات بود. (یادداشت مؤلف ). رج