شگونهلغتنامه دهخداشگونه . [ ش َ ن َ / ن ِ ] (ص ) واژگونه . سرنگون . منعکس . زیر وزبر و زیر و بالا. (ناظم الاطباء). شاید نگونه باشد. رجوع به نگونه ، واژگونه و مترادفات دیگر کلمه ش
کیومرثفرهنگ نامها(تلفظ: ki(a)yomars) (= گیومرت) ، زندهی فانی ، جزء اول ' گیو ' و ' گیه ' به معنی جان و زندگی است و جزء دوم 'مرتن ' صفت است به معنی مردنی و در گذشتنی و به تعبیر