تقاطع نیمراهبند خودکارautomatic half-barrier crossing, AHBCواژههای مصوب فرهنگستانتقاطع همسطح خودکاری که به نیمراهبند مجهز شده باشد
سامانة نوربالای خودکارhigh-beam assist, HBA, automatic high-beam, AHB, high-beam control, HBCواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که باتوجهبه شرایط رانندگی و جاده و روشنایی محیط، نور چراغهای جلو را بهطور خودکار در حالت پایین یا بالا قرار میدهد متـ . نوربالای خودکار
شواذلغتنامه دهخداشواذ. [ ش َ واذذ ] (ع ص ، اِ) ج ِ شاذّ. || ج ِ شاذّة. (اقرب الموارد). رجوع به شاذّ شود.
شجاذلغتنامه دهخداشجاذ. [ ش َ ] (ع اِ) باران ضعیف . (اقرب الموارد). معدول از مِشجاذ به معنی فلاخن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به مشجاذ و شجذة شود.
شاذدیکشنری عربی به فارسیغير عادي , ناهنجار , خارج از رسم , بيمورد , مغاير , متناقض , بي شباهت , غير متشابه , غيرمعمولي , بيقاعده , بي قاعده (در مورد فعل) , خلا ف قاعده , بي رويه , غير
شاذ جنسيادیکشنری عربی به فارسیداراي احساسات جنسي نسبت به جنس موافق (مثل اينکه مرد بامرد ويا زن بازن دفع شهوت نمايد) , مايل به جنس خود , همجنس باز
شاذة المؤذنلغتنامه دهخداشاذة المؤذن . [ ذَ تُل ْ م ُ ءَذْ ذِ ] (اِخ ) نام اذان گوی جامع مدینه . او را حدیثی است در صفت و ستایش اذان گوی . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 345).
حلقۀ عملگرهاring of operatorsواژههای مصوب فرهنگستانزیر جبر A از جبر (H) Bاز عملگرهای خطی کراندار بر روی یک فضای هیلبرت مختلط، بهطوریکه عملگر الحاقی هر عنصر A خود متعلق به A باشد و A در توپولوژی عملگری قوی در