چوببَست زانوییA-frameواژههای مصوب فرهنگستاندو تیرک چوبی یا فلزی که رأس آنها به هم متصل شده و در میانۀ آنها تیرکی موازی با زمین به بدنۀ دو تیرک اصلی وصل شده و به شکل حرف A درآمده است
شوبلغتنامه دهخداشوب . (اِ) دستار. مندیل . (برهان ) (آنندراج ). دستار. شبوب و شکوب نیز گفته اند. (سروری ). دستار. (فرهنگ جهانگیری ). روپاک . عمامه . (یادداشت مؤلف ) : سر برهنه
شوبلغتنامه دهخداشوب . [ ش َ ] (ع مص ) آمیختن . (منتهی الارب ). شیاب . (از اقرب الموارد). آمیختن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). آمیختگی . (یادد
شوبلغتنامه دهخداشوب .[ ش َ ] (ع اِ) شوربا و قولهم : ما له شوب و لا روب ؛ یعنی نیست او را شوربایی و نه شیری . (منتهی الارب ). ماله شوب و لا روب ؛ نیست او را مرقی و نه شیری . (از
شجبلغتنامه دهخداشجب . [ ش َ ] (اِخ )پدر قبیله ای است . (منتهی الارب ). || نام بطنی است از قبیله ٔ کلب . (از معجم قبایل العرب ج 4).
شفاعتفرهنگ نامها(تلفظ: še(a)fāat) (عربی) خواهش کردن از کسی برای عفو وبخشش گناه دیگری ، پایمردی ، وساطت ؛ (در ادیان) اعتقادی در تشیع که بر مبنای آن هر یک از چهارده معصوم (ع) ، ب
toeflواژهنامه آزادتافل - برگرفته از واژگان Test of English as a Foreign Language به معنای " آزمون انگلیسی به عنوان زبان بیگانه " می باشد. و به مدرکی گفته می شود که یک شخص توانایی
قضیههای مقدار میانگینmean value theorems, laws of the meanواژههای مصوب فرهنگستانقضیههایی که براساس آنها اگر تابع f بر بازۀ بستۀ [a,b] پیوسته و بر بازۀ باز (a,b) مشتقپذیر باشد، آنگاه عددی مانند 0X بین a و b وجود دارد، بهطوریکه (f(b) - f(
fictionواژهنامه آزاد[به نقل از فرهنگ هَزاره]: (اسم) ١. خیال، پندار، وهم؛ دروغ، حرف بیاساس ٢. داستان، قصه؛ رمان؛ نووِل ٣. ادبیات داستانی؛ آثار داستانی Fictional (صفت) داستانی؛ خیا