شوییدنلغتنامه دهخداشوییدن . [ دَ ] (مص ) شستن و غسل دادن . (ناظم الاطباء). شوریدن . رجوع به شستن شود.
شییدنلغتنامه دهخداشییدن . [ ش َ دَ] (مص ) کمر بستن . || سلاح پوشیدن و ساز پوشیدن و ساز جنگ پوشیدن و مسلح شدن . (ناظم الاطباء).
شیویدنلغتنامه دهخداشیویدن . [ شی دَ ] (مص ) مخلوط شدن . (ناظم الاطباء). آمیخته شدن . در هم شدن . (فرهنگ فارسی معین ). || آمیختن و مخلوط کردن . (ناظم الاطباء). || لرزیدن . (منتهی ا